سه شنبه هفتم مرداد ۱۴۰۴ ساعت 10:53 توسط رضا نوروزی(عبدالهی) | 

✦ گزیده‌ای حرفه‌ای از رمان «سرهای بالا» ✦

(از صفحات ۲۲ تا ۲۵)

«چیزی که ذهنم رو به‌هم ریخته، قلبته... نمی‌خوام چیزی باشه که همه دارن.
نمی‌خوام از سرب باشه، مثل قلب من و پدرم و تمام خاندانمون.
می‌خوام متفاوت باشی.
شاید بهتر باشه قلبی بسازم که قابل شکستن باشه.
طوری که اگه شکست، خودت تکه‌هاشو جمع کنی.
شاید هم قوی‌تر بشی.

ولی من می‌دونم، تکرار در قلب ممکن نیست.
اگه خطایی کنم، دیگه نمی‌شه درستش کرد.
برای همین، نباید اشتباهی صورت بگیره.
باید حواسم رو جمع کنم و نزارم احساساتم بر من پیروز بشه...

قلب بالاتر از مغزه، فرزندم.
برای همین، اگه می‌بینی طول کشیده،
بدون که دارم سعی می‌کنم بهترین رو برات پیدا کنم.»

مشخصات
رضا نوروزی (عبدالهی)
پیوندها